معرفی قصه : یک روز عالی برای موز ماهی

«… با فرچه مخصوصش یک لایه لاک دیگر روی ناخن انگشت کوچکش مالید تا هلال سفید انتهای آن بیش‌تر به چشم بیاید. بعد درِ شیشۀ لاک را بست، بلند شد و دست چپش را که هنوز مرطوب بود مثل بادبزن تکان داد. با دست خشکش، زیرسیگاری لبریز از ته‌سیگار را از روی هرّۀ پنجره برداشت و رفت سمت میز پاتختی که تلفن روی آن بود. نشست روی یکی از دو تخت مرتب و چسبیده به هم. صدای زنگ پنجم یا ششم تلفن بلند شده بود که گوشی را برداشت. …».1

یک روز عالی برای موزماهی2 اولین داستان کوتاه در مجموعه نه داستان نوشته جی. دی. سلینجر است. داستان سه بخش دارد، صحبت تلفنی موریل با مادرش، صحبت سیمور گلس و یک دختر بچه به نام سیبل در ساحل هتل و بازگشت سیمور از ساحل به اتاق هتل. این اولین داستانی است که ما را با یکی از اعضای خانواده گلس آشنا می‌کند. خانواده گلس یک خانواده خیالی‌ست که در چندین اثر سلینجر حضور دارند. یکی دیگر از آثار مشهور خانواده گلس، فرنی و زویی است که خواهر و برادر کوچکتر سیمور هستند. در کتاب راهنمای خواندن جی. دی. سلینجر نوشته اِبِرهارد السن توضیح داده است که داستان‌ها در مجموعه‌ نه داستان با اینکه هر کدام قصه خود را روایت می‌کنند ولی کاملاً از هم مجزا نیستند و به مرور همدیگر را کامل می‌کنند. بسیاری از محققان شخصیت سیمور گلس را با شخصیت سلینجر مقایسه کردند، مخصوصاً که هر دو تجربه‌ی نبرد در جنگ جهانی دوم را داشتند و مارگارت سلینجر، دختر سلینجر بعدها متوجه ارتباط بین خاطرات پدر خود از جنگ و گذشته‌ی سیمور شد.

جی. دی. سلینجر متولد اول ژانویه 1919 در شهر نیویورک است. اولین اثر مطرح او شورشگرِ خُردِ خارجِ مدیسن در سال 1941 بعد از رد شدن 7 اثر قبلی او در همان سال، مورد تأیید مجله نیویورکر قرار گرفت ولی تا 5 سال بعد اجازه چاپ نیافت. آمریکا در آن سال بعد از حمله پرل هاربر وارد جنگ جهانی شده بود و داستانِ “جوان ناراضیِ قشر مرفه” خلاف فضای موجود تلقی می‌شد. در سال 1942 و چند ماه بعد از رد شدن داستان، سلینجر به خدمت اجباری فراخوانده شد و در سه نبرد اصلی از جمله روز دی شرکت داشت. او توانست در بحبوحه‌ی جنگ قرار ملاقاتی با ارنست همینگوی ترتیب دهد تا با نویسنده‌ای که او را بیش از همه تحت تاثیر خود قرار داده ملاقات داشته باشد. تا شش ماه بعد از شکست هیتلر برای نازی‌زدایی در آلمان خدمت کرد و در سال 1946 مرخص شد. اگرچه او بعد از چاپ شورشگر خرد خارج مدیسن با تحسین مواجه شد ولی همچنان آثار بعدی‌اش رد می‌شدند. در سال 1947 نسخه اولیه‌ی “موزماهی” را برای نیویورکر می‌فرستد و بعد از تغییراتی مانند تعویض اسم و اضافه شدن بخش “صحبت تلفنی موریل با مادرش”، در سال 1948 داستان چاپ می‌شود. بعد از موفقیت یک روز عالی برای موزماهی، سلینجر طی یک قرارداد به نیویورکر حق چاپ اولیه‌ی آثار خود را می‌دهد. سلینجر با این اثر در جامعه ادبی مشهور شد. یک منتقد ادبی در مورد اثر نوشته است: «داستان‌سرایی استادانه سلینجر در یک روز عالی برای موزماهی معصومیت و سرخوردگی را در هم می‌تَنَد و خواننده را با یک حس مالیخولیایی تنها می‌گذارد. تصویر سیمور یک کهنه سرباز جنگ زده و مواجهه او با کودکی مانند سیبل، دلخراش و در عین حال قابل تأمل است. سلینجر از طریق نمادگرایی و ترسیم یک تصویر واضح، مرز شکننده‌ی عقل و جنون را نمایش می‌دهد و خواننده را با اعماق مخفی روان انسان روبرو می‌کند.»

تعدادی از ترجمه‌های فارسی قصه:
1- دلتنگی‌های نقاش خیابان چهل و هشتم، ترجمه احمد گلشیری، نشر پاپیروس، 1364.
2- نه داستان، ترجمه آسیه شهبازی، نشر مکتوب، 1394.
3- نه داستان، ترجمه کاوه میرعباسی، نشر ماهی، 1398.
4- داستان‌های کوتاه سلینجر، ترجمه زهرا میالی، نشر سیزده، 1400.

قصه را به صورت آنلاین و به زبان انگلیسی می‌توانید اینجا بخوانید.

  1. نقل قول‌های داستان از نسخه ترجمه شده توسط کاوه میرعباسی است ↩︎
  2. A Perfect Day for Bananafish ↩︎

یک دیدگاه

  1. سپاسگزارم از یادداشت خوبتان جناب میریان. من داستان یک روز عالی برای موز ماهی را نخوانده ام اما با سرنخ هایی که دادید کتاب نه داستان در اولویت لیست مطالعه ام قرار گرفت . در خوانش های قبلی ام از دیگر آثار سلینجر همیشه متحیر از نگاه نویسنده روی سوژه های ساده و معمولی بوده ام ، اینکه با ظرافت و نگاهی تازه آنها را بازسازی میکند از فرچه ی آبی رنگ حمام تا لکه ی نوشابه روی سقف. تردید ندارم که اگر نویسنده، جزئیات صحنه ها را با این حد از شگفتی و تازگی از داستانهایش حذف میکرد ، تا همیشه به دنیا بدهکار می ماند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بازگشت به بالا