راه حل دکمه‌ای

لحظه­ کندنِ تگِ لباس، لحظه­ زدن مهر تایید بر وجودِ لیاقت ما بود. ارزش ما با این تکه مقوا معلوم می­شد و میزان شق و رقی لباس نو که حالا قرار بود به تن زده شود، لباسی دست نخورده، آب­ندیده و در نوع خودش ایده­ آل. با اعتماد به نفس …

آقای نادری و پلنگ‌های خفته

     آقای نادری وارد اتاق خسرو، تنها پسرش می­شود. نگاهی به بچه پلنگ خفته روی تخت کنار او می­اندازد و به پسرش نهیب می­زند که تو چرا نه سر داری و نه ته. خسرو نگاهی از سر بی­‌تفاوتی به پدر می­اندازد. گفته‌­های پدر برای او مهم نیست، مهم کت و …

بازگشت به بالا