ماهی دوشنبه رفت

جای ماهی توی آب است. جای ماهی ما هم توی آب بود. بیرون آب بی‌قرار بود و پژمرده، اما توی آب انگار زندگی دیگری داشت؛ پر انرژی و سبکبال، از این سو به آن سو سر می‌خورد. با شکوه بود، ماهی نبود پری دریایی بود. اگر دلیل این همه علاقه‌اش …

شهر در تنش جاری بود

آبان هزار و سیصد و شصت و هشت بود. تمام خیابان‌های شهر از برف سنگین و بی‌سابقه‌ مسدود شده بود.  پدر که به سختی خود را تا آنجا رسانده، در ورودی شهر گیر می‌کند. قهوه‌خانه‌چی پیشنهاد می‌دهد که شب را در کاروانسرای قدیمی‌ چفت قهوه‌خانه بماند، تا صبح که شاید …

بازگشت به بالا