شهر در تنش جاری بود
آبان هزار و سیصد و شصت و هشت بود. تمام خیابانهای شهر از برف سنگین و بیسابقه مسدود شده بود. پدر که به سختی خود را تا آنجا رسانده، در ورودی شهر گیر میکند. قهوهخانهچی پیشنهاد میدهد که شب را در کاروانسرای قدیمی چفت قهوهخانه بماند، تا صبح که شاید …