هاستل
Author
از فیونا مکفارلین

من هیچوقت این داستان را برای شوهرم تعریف نکردهام، اما به گمانم بالاخره این کار را…
دختر جان
Author
از جامِیکا کینکِید

لباسهای سفید را دوشنبه میشوری و روی سنگ پهنشان میکنی؛ بقیهی لباسها را سهشنبه میشوری و…
وقتی اوضاع عوض شد
Author
از جوانا راس

کِیتی مثل دیوانهها رانندگی میکند؛ گمانم داشتیم آن پیچها را با بالای 120 کیلومتر در ساعت…
کلّه پوک
Author
از سووانکام تاماوانگسا

مرد مقابل ردیفی از بطریها و گیلاسها ایستاد. او میدانست تکتک آن بطریها چه مزهای میدهند…
No items were found matching your selection.